شب هفتم محرم
زبان حال رباب
طفل نخورده آب کمی در حرم بخواب
لالا گلم ، عزیز دلم ، اصغرم بخواب
لالا گلم ، عزیز دلم ، اصغرم بخواب
شرمنده ام که شیر ندارم ...به سینه ام
ناخن مکش تو خاک مکن بر سرم بخواب
آرام که نمی شوی ای میوه ی دلم
خیمه به خیمه هرچه تو را می برم ، بخواب
نزدیک به سه روز و سه شب می شود علی
پلکم به هم نیامده مادر ، برم بخواب
لالا گلم ، ببین که شبیه تو تشنه ام
آتش مزن به جان من ای مادرم ، بخواب
من خواب دیده ام که سرت روی نیزه بود
خواب و خیال بود نشد باورم ، بخواب
رضا رسول زاده
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: حضرت علی اصغر(ع) - شهادتشب هفتم محرم
برچسبها: شب هفتم محرم
[ 1 / 9 / 1391
] [ ] [ مهدی وحیدی ][ ]